kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۲۱۰۱
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۲
استفاده از ظرفیت‌های عاشورا برای نوجوانان-بخش نخست

تربیت نسل‌های عاشورائی برای ظهور تحولات جهانی 

 
 
 
فائقه بزاز
روزگاری بس دراز به وسعت تاریخ سال 61 هجری قمری است که کودکان ما دلشان در گرو عشق اباعبدالله بی‌قرار است و زیرسایه بیرق سالار شهیدان با او میثاق می‌بندند. سالیانی به پهنه تاریخ کربلا، میان هق‌هق مادرانشان در روضه‌خوانی‌ها قد می‌کشند و بزرگ می‌شوند و نوزادانمان شیر مادر را آمیخته با اشک‌های حسینی در رگ‌هایشان جاری می‌کنند و عشق حسین‌(ع) به جانشان آمیخته می‌شود. مادرانی که دامن پاکشان پرورنده مجاهدینی است که تاریخ آینده را با دست‌های توانمندشان رقم می‌زنند و آینده انقلاب و حکومت جهانی عدل در سراسر کره زمین را استمرار می‌بخشند. با حسین‌(ع) آینده از آن ماست.
سال ۶۱ هجری قمری است. با دعوت کوفیان، کاروانی با کودکان و زنان از مدینه به‌سوی کوفه رهسپار می‌شود و انگیزه‌اش را از این حرکت، دفاع از انسان و حریم او قرار می‌دهد. با کسی قصد جنگ ندارد، با مظلومیت تمام تلاش می‌کند پیام آزادگی و انسانیت را به گوش دشمنانش هم برساند؛ ظلم و ستم را بر دشمنش هم روا نمی‌داند. دستور می‌دهد به حرّ که برای جنگ با او آمده آب بدهند حتی حقوق مرکب‌های آنها را نیز محترم می‌داند و آنها را هم سیراب می‌کند! از عمرسعد می‌خواهد به او اجازه بازگشت بدهد تا خونی ریخته نشود. تمام دغدغه‌اش این است که انسان در حال تباه‌شدن است و باید او را نجات داد. به همین سبب از اول حرکت از مدینه تا لحظه شهادت تلاش می‌کند، خطابه می‌خواند موعظه می‌کند. شب واقعه چشمان مبارکش را بر ضعف‌ها و سستی‌ها و جهالت‌ها می‌بندد و از آنها که خود را باخته‌اند می‌خواهد که بروند. 
حسین‌(ع) برای همه عصرها دل می‌سوزاند برای همین است که «یوم الحسین» برای مسیحی و زرتشتی و یهودی هم حتی در آن‌سوی دریاها گرامی است.
امام حسین‌(ع) میراثی برای همه انسان‌هاست بدون اینکه در حد و حصر جغرافیایی و تاریخی قرار بگیرد و او، آن جغرافیای تاریخ در گوشه‌ای از سرزمین فرات را به کل پهنه گیتی و در تمام عصرها و زمان‌ها می‌گستراند تا به امروز برسیم. امروزی که احساس پوچی و آشفتگی از خصوصیات بارز این عصر است و انسان سرگشته در گرداب تنهائی با هجمه‌ای از تفکرات و نگرش‌های بی‌سروسامان دست‌وپنجه نرم می‌کند... و همین است که انسان عصر امروز پناهی جز حسین ندارد.
اما به قول سید شهیدان اهل‌قلم شهید آوینی، «در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت... نومید مشو که تو را نیز عاشورائی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می‌کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده‌ات بگشایی و از خود و دلبستگی‌هایت هجرت کنی... و فراتر از زمان و مکان، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی.»
نویسندگان عاشورائی و ادبیات کودکان
میان این سرگردانی، ماییم که عاشقیم و در صددیم شور آمیخته به شعور را حتی میان روزمرگی‌هایمان رقم زنیم و آن را به نسل‌های بعد انتقال دهیم. از به اهتزاز درآمدن پرچم‌ها، برپایی تکیه‌ها، حسینیه، منبرها، چای روضه تا فیلم‌ها و ویدئوکلیپ‌ها و استاپ‌موشن‌ها؛ از رسومات قدیمی تا تکنیک‌های جدیدتر همه‌وهمه تقلای ماست برای انتقال پیام عاشورا به نسل‌هایی که قرار است پای‌ در رکاب امام‌زمانمان به خون‌خواهی سالار شهیدان به پا خیزند و جهان را برای ظهور مولایمان مهیا کنند.
از ادبیات آغاز می‌کنیم.  قدرت تأثیرگذاری واژه‌ها بر کسی پوشیده نیست و اگر نویسنده‌ای بر این قدرت بی‌پایان احاطه داشته باشد می‌تواند به صورتی واقعه عاشورا را برای کودکان طرح کند که اثرش خیلی تلخ نشود، و اباعبدالله تنها شهیدی برای سوگواری و مویه نباشد. اگر چه که اشک بر اباعبدالله غوغا می‌کند؛ اما نهادینه‌کردن فرهنگ عاشورائی امر به ‌معروف و نهی از منکر به سبک و سیاق نهضت عاشورا و انسان‌سازی است که می‌تواند نسلی حسینی برای امام‌زمانمان تربیت کند. 
 واقعه عاشورا از آن دست موضوعاتی است که می‌تواند حضوری مؤثر در ادبیات کودکان داشته باشد.
سعید مدرسی دکترای علوم تربیتی و کارشناس سواد رسانه می‌گوید: «تدوین‌های ما محدود به یک برش تاریخی خاص شده و اتفاقاتی که در بازه زمانی پنج روزه عاشورا پررنگ شده را در ادبیات برای نسل امروز فرآوری کرده‌ایم. اگر هم خواستیم رمان یا داستانی برایشان فراهم کنیم، باز محدود به همان واقعه تاریخی چندروزه شده که آن را تبدیل به یک قصه اکشن، تراژدی یا درام کرده‌ایم، در واقع ما در لابه‌لای یک متن تاریخی متوقف شده‌ایم. به عبارت بهتر به‌جای اینکه رئالیستی کار کنیم، ایده‌آلیستی جلو رفته‌ایم. حضرت سیدالشهدا‌(ع) طبق فرمایش خودشان کاری که انجام می‌دادند احیای دین جدّشان بود، نگاهشان بحث عدالت‌طلبی، کمک به مظلوم، احیای حکومت محمدی و علوی و...  بود؛ اما هیچ‌کدام از این موارد در ادبیات مذهبی کودکان و نوجوانان بیان نشده است.»
 مدرسی در ارتباط با رفع این نقاط ضعف می‌گوید: «ما نیازمند این هستیم که حتماً این برش تاریخی را بیان کنیم تا به دلالت‌های آن هم اشاره داشته باشیم؛ اما گاهی در تاریخ متوقف می‌شویم، با عرض ارادت به ساحت اهل‌بیت‌(ع) اما باید گفت برای نوجوان امروز باید درس آموزه‌های امروزی استخراج کرد، مثلاً کمک به همنوعان، یاری امام بر حق جامعه، گسترش دین نبی مکرم اسلام و... در زمان دفاع مقدس نوجوان‌های ما در این زمینه مصداق‌یابی کرده بودند و آن هم جهاد و حضور در جبهه بود، امام حسین‌(ع) در راه خدا جهاد کردند و حق جهاد را به جا آوردند، یعنی آنچه در توان داشتند عرضه کردند، خب اگر این موضوع را به زندگی کودک و نوجوان یا به‌طورکلی زندگی امروز دلالت دهیم نتیجه‌اش این می‌شود که در هر نقطه‌ای که هستی اگر دانش‌آموز هستی، اگر معلم هستی، اگر فعال اجتماعی هستی تو هم اهل «حق جهاد» باش.»
یعنی نهایت تلاش برای به‌ثمررسیدن کاری، شاید این یک گذر تاریخی از سال ۶۱ هجری به سال‌های قرن پانزدهم هجری و بالاترین درسی باشد که بتوان از سیدالشهدا‌(ع) گرفت.
ما در زیارت اربعین سیدالشهدا داریم که ایشان جانشان را فدا کردند تا امت را از جهالت و بی‌خبری نجات دهند، اگر نوجوان چنین چیزی را متوجه شود، آیا نسبت به انحرافات هم سن و سال‌های خود بی‌تفاوت خواهد بود؟ آیا نسبت به آسیب‌های اخلاقی که پیرامون خودش وجود دارد بی‌تفاوت عبور می‌کند؟ در واقع نوجوان می‌فهمد که اگر ترک گناه و فعل باطل را انجام دهد بخشی از هدف امام حسین‌(ع) را دنبال کرده و با امام در این مسیر همراه شده است، آن وقت به‌عنوان شیعه امروزی نسبت به آسیب‌های رفتاری، اخلاقی و اجتماعی اطرافش هم بی‌تفاوت عبور نمی‌کند، چون خود را سرباز امام می‌داند.»
نقش والدین در تبیین ادبیات عاشورائی
 مدرسی دکترای علوم تربیتی، درباره نقش والدین در این زمینه ادامه می‌دهد: «قطعاً والدین باید در این زمینه مطالعات گسترده‌ای داشته باشند تا بتوانند به سؤالات بچه‌ها جواب‌های قانع‌کننده‌ای بدهند، همین حضور در هیئت و پوشیدن پیراهن مشکی زمینه ارتباط عاطفی با امام حسین‌(ع) را فراهم می‌کند، به همین جهت باید به آیین‌ها و مراسم واقف باشند؛ اما قرار بر این است که این مسیر را امتداد دهیم، این ارتباطات عاطفی زمینه را برای شبیه امام حسین ‌(ع) شدن فراهم می‌کند. ما پرچم می‌زنیم، غذا می‌دهیم، روضه می‌خوانیم و اشک می‌ریزیم؛ اما نباید در این مناسک متوقف شویم، ‌چون اینها برای یک گام بلندتری قرار است اجرا شود.
اگرچه در این زمینه هم ضعف داریم.  قطعاً، ما تبیین‌های روزآمد از واقعه عاشورا انجام نداده‌ایم که در ادامه آن، شاهد خلق ادبیات و کودک و نوجوان در این زمینه باشیم. 
وی در ادامه می‌افزاید: «گاهی اوقات در خلق ادبیات حادثه عاشورا دچار توقف مضمونی می‌شویم، والدین به روزآمدکردن ادبیات عاشورائی مسلط نیستند و همین می‌تواند بزرگ‌ترین ضعف در این راستا باشد.
ما از قالب‌های هنری که در بستر آن‌ها می‌توانستیم حادثه عاشورا را به بهترین شکل تبیین کنیم، غفلت کرده‌ایم، نکته بعدی این است که کانال ارتباطی بچه‌ها با والدین خیلی وصل نیست؛ چون ادبیات مشترکی ندارند، دلیل آن هم‌زیست رسانه‌ای بچه‌هاست.
در واقع فرصت گفت‌وگویی وجود ندارد که پدر بخواهد کتابی باز کند و یا پدر و مادر زمان و حس و حال گفت‌وگو را ندارند، ما برای صحبت باید ملاط لازم را داشته باشیم، هم پدران و مادران آگاه باید در این زمینه خود را مسلح کنند و هم مبلغین بزرگوار باید کلان گزاره‌های عاشورائی را کشف، تبیین و تبلیغ کنند.»
برپایی هیئت‌های مذهبی ویژه کودکان و نوجوانان
مدرسی، درباره لزوم وجود هیئت‌های مذهبی ویژه کودکان و نوجوانان ادامه می‌دهد: «همان‌طور که صنایع غذایی کودک از صنایع غذایی بزرگسال جداست و با توجه ‌به طبع کودک، مواد خوراکی تولید می‌شود، برای خوراک روح و ذهن بچه‌ها هم باید مخاطب‌شناسی صورت گیرد.
آن مبلغی که بالای منبر مشغول تبیین حادثه عاشوراست به مخاطبین خود نگاه می‌کند و خب مخاطبین او هم آدم‌های بزرگی هستند که از قوه عقلانی حداکثری برخوردارند. ولی اگر قرار باشد تبیین دقیق نسلی انجام شود نیازمند هیئت‌های مخصوص کودکان و نوجوانان با ابزارها و ادبیات خاص خودشان هستیم، در واقع جای این جهاد تربیتی در بین مداحان اهل‌بیت‌(ع) خالی است.
مداحان باید به این نکته توجه داشته باشند که هیئت ویژه بزرگسالان کم نداریم، اما جای مجالس کودکانه‌ای که این خوراک و ادبیات تاریخی، ‌مذهبی و معرفتی را به کودکان منتقل کند به‌صورت جدی خالی می‌بینیم، ‌ ما مهد قرآن داریم؛ اما هیئت مختص کودکان نداریم.»
وی درباره لزوم توجه به ویژگی‌های روانشناختی کودکان و نوجوانان تأکید می‌کند: «باید به این نکته توجه شود که وقتی از حادثه عاشورا صحبت می‌کنیم سطح خشونتی که از این واقعه بازنمایی می‌کنیم مناسب سن بچه‌ها باشد، حتی القای حزنی که صورت می‌گیرد باید متناسب با روحیات و ویژگی‌های روانی و ذهنی کودکان و نوجوانان باشد.
من مجبورم تلخ صحبت کنم؛ اما واقعیت دارد که ما متأسفانه برای نسل جدید یک امام حسینِ شکست‌خورده تبیین کرده‌ایم، به فرموده شهید مطهری توجهی به وجوه حماسی آن چند ساعت نکرده‌ایم تا باعث انرژی مضاعف برای بچه‌ها شود. به همین جهت بچه‌ها محرم و واقعه عاشورا را صرفاً با لباس مشکی و عزاداری می‌شناسند و خبری از پشت پرده‌ها و جلوه‌های حماسی این واقعه تاریخی ندارند. شاید نیاز است سازمان‌های مذهبی و نخبگان فرهنگی در این زمینه کاری انجام دهند، باید از سازمان تبلیغات سؤال شود که در این چند سال برای خلق ادبیات عاشورائی برای بچه‌ها چه‌کارهایی کرده‌اند؟ منظور ما باز دوباره‌خوانی‌های صرف نیست؛ بلکه درس آموزه‌های امروزی این واقعه تاریخی است.»